سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

مدح و شهادت امام حسن مجتبی علیه‌السلام

شاعر : قاسم صرافان
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن
قالب شعر : غزل

آن مـاه که در دامـن زهـرا بـنـشیـنـد            بـایـد که چـنـین در دل دنـیـا بنـشیـند

ای عرش نشین! شأن قدم‌های تو تنها            این است که بر شـانۀ طـاهـا بنـشیـند


حالا که تویی آیه‌ای از سـورۀ کـوثر            بـاید که به تـفـسـیر تو مـولا بنـشـیـند

شد لؤلؤ حُسن تو، فقط قسمت آن دل            آن دل که به درگـاه دو دریـا بنـشیـند

آنقـدر کـریـمی‌که فـقـیر آمد و گـفتی:            از مـاست، بگـوئـید که بـالا بـنـشیـند

آقای جوانان بهـشت است، جـماعت!            دورِ که نـشـستـید؟ که تـنهـا بنـشیـنـد

اسلام شما چیست؟ که در آن پسر هند            جــای پـــســر اُمّ ابـــیـهــا بـنــشـیـنـد

شـایـد پـسـر فـاطـمـه از پـای بیـفـتـد            اما که شنـیـده است که از پا بنـشیند؟

صلح تو چنان تیر که در چله نشسته‌ست            گـیرد هـدف امروز، که فـردا بنشیند

در حیرتم از جَعده، چگونه دلش آمد            آن زهـر، به کـام تـو دل‌آرا بنـشـیند؟

این تیر که اینجا کفنت را به تنت دوخت            فـرداست که بر سـیـنۀ مـولا بنـشـیند

لعنت به دلِ سنگ و سیاهی که سبب شد            داغـت به دلِ گـنـبد خـضـرا بنـشـیـند

شیرین دهن کـرببلا، گل‌پـسر توست            از توست که اینگـونه به دلها بنـشیند

با اذن بـرادر، پـسـر تـو، شـب آخـر            برخاست که خـیمه به تماشا بنـشـیـند

جـسم پـسرت، آه! شـبـیه جگـرت شد            تا خونِ تو هم، در دل صحرا بنشیند

نقد و بررسی

بیت زیر به دلیل تحریفی بودن تغییر داده شد زیرا قصۀ تیر به چشم حضرت عباس خوردن در هیچ کتاب معتبری نیامده است و مستند و صحیح نیست، جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید.



این تیر که اینجا کفنت را به تنت دوخت            فـرداست که بـر دیـده سـقـا بنـشـیـنـد



بیت زیر به دلیل تحریفی بودن حذف شد؛ موضوع نامه امام حسن برای اذن جنگیدن حضرت قاسم در هیچ کتاب معتبری نیامده است و این قصۀ جعلی برای اولین بار در قرن دهم در روضة الشهدا جعل شد و هیچ سندی هم ندارد. جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید.



می‌گفت: عـمو! نامۀ باباست به دستم            برخـوان و بگـو قـاسمت آیا بنـشیند؟